راه حلی برای درمان شکاکی و بی اعتمادی
با این بخش از دلگرم همراه باشید تا با راه های مناسب برای درمان بی اعتمادی و شکاک بودن همسر
آشنا شوید.
زندگی با همسر بی اعتماد
شک از آن موضوعاتی است که در زندگی همه انسانها وجود دارد اما گاهی میتواند حسابی دردسرآفرین شود و زندگی را ویران کند پس باید با آن برخورد کرد. اگر همسری شکاک دارید یا خودتان شکاک هستید یا قصد ازدواج دارید، این مطلب را بخوانید.دو محور اصلی و بسیار مهم هر رابطهای و بهخصوص در زندگی مشترک اعتماد و احترام است و اگر هرکدام از این دو محور آسیب ببینند ممکن است رابطه کاملا از بین ببرد، در حقیقت این دو خط قرمزهایی هستند که هیچگاه نباید از آنها عبور کرد.
به محض اینکه بیاعتمادی در رابطهای بهوجود بیاید رابطه به سمت ویرانی میرود. شک از آن چیزهایی است که میتواند هم احترام و هم اعتماد را در زندگی زناشویی از بین ببرد و بهتدریج پناهگاه امن خانه و زندگی مشترک را به جهنمی تبدیل کند. هرکدام از ما دست کم یکبار در زندگی شک را تجربه کردهایم ولی شک در هیچ کجا مثل زندگی مشترک نمیتواند مخرب باشد.
شک و تردید نیز مانند هر احساس دیگری، یک احساس طبیعی است اما بعضی اوقات این حس از حالت عادی خود فراتر می رود. شاید شما نیز با افرادی برخورد کرده باشید که نسبت به همه کس و همه چیز شک داشته باشند. این افراد در زندگی زناشویی با مشکلات فراوانی روبرو خواهند شد.این بدگمانی در ارتباط با همسر بسیار مشکل ساز می شود به طوری که بسیاری از اختلاف های بین زن و شوهرها معلول این بی اعتمادی ها هستند
زندگی کردن با یک فرد شکاک و بی اعتماد و برقراری یک رابطه عاطفی با کیفیت با او شاید کمی سخت باشد. ممکن است شما به خاطر این که حس بی اعتمادی همسرتان را تحریک نکنید، مجبور شوید که به فردی محتاط و بدون حس شوخ طبیعی تبدیل شوید. شاید با این وضعیت مواجه شده اید که هرگونه تلاش ما برای ایجاد رابطه صمیمانه با فرد بی اعتماد، از سوی او به عنوان حمله تلقی شده و در نتیجه او یا از شما بیشتر فاصله گرفته یا با خشم و پرخاشگری شما را از خودش دور کرده است.
بنابراین، هر چه شما وقت و انرژی خود را صرف رابطه خود با یک فرد بی اعتماد می کنید، پس از مدتی خواهید دید که مورد اعتماد او واقع نشده و هنوز در اول راه مانده اید.شاید موضوع نگران کننده تر این است که فرد بی اعتماد و شکاک در صورت احساس توهین و انتقاد ممکن است دست به واکنش های هیجانی یا حتی فیزیکی بزند.افراد بی اعتماد ممکن است دائم منتظر خیانت همسرشان باشند، بنابراین اگر با یک فرد بی اعتماد زندگی می کنید، این احتمال وجود دارد که از سوی او بارها و بارها به صورت مستقیم و غیرمستقیم به خیانت متهم شده باشید.
چرا همسرم بی اعتماد است؟
اغلب کسانی که در گذشته، عذاب بدرفتاری و بی اعتمادی را چشیده اند، مجموعه پیچیده ای از احساساتی مثل درد، ترس، غضب و سوگ را تجربه کرده اند. در نتیجه روابط فعلی شان هم دردآفرین و تحت تاثیر گذشته است.از آنجایی که فرد بی اعتماد احتمالا در دوران کودکی مورد بدرفتاری قرار گرفته و به اطرافیان خود بی اعتماد بوده است، در دوران بزرگسالی نیز از نزدیک شدن به دیگران و ایجاد رابطه صمیمانه با آنها هراس دارد. آنها در روابط خود احساس راحتی نمی کنند. دیگران به جای اینکه برایشان اطمینان آفرین و شادی بخش باشند، پیش بینی ناپذیر و خطرناک جلوه می کنند.
چنین افرادی فکر می کنند که دیگران به آنها صدمه می زنند، خیانت می کنند و ازشان سوءاستفاده می کنند. پس بایستی در برابر دیگران همیشه حالت دفاعی داشته باشند. اعتماد کردن برای آنها سخت است، حتی به نزدیکان.این افراد گمان می کنند که دیگران مخفیانه قصد دارند به آنها آسیب بزنند. حتی اگر رفتار فردی با آنها خوب، انسانی و احترام آمیز باشد، در ذهن شان به دنبال این مسئله می گردند که انگار کاسه ای زیر نیم کاسه است.
این افراد اعتقاد راسخ دارند که سلام گرگ بی طمع نیست.به علاوه این افراد به خودشان و توانایی ها و دوست داشتنی بودن خودشان هم اعتماد ندارند. آنها شک دارند به این که آنقدر خوب باشند که طرف مقابل شان حاضر باشد با آنها بماند. بنابراین دائم به دنبال نشانه هایی برای این مقصود طرف مقابل شان هستند.
روان درمانی راه حل غلبه بر شکاکی
اطرافیان بیمار از آنجا که کلافه و خسته می شوند، سعی می کنند داروهای آن ها را به شکلی به خوردشان بدهند، اما این شیوه قابل ادامه نیست و در صورتی که بیمار متوجه شود، شک و بی اعتمادی او بیشتر می شود. یگانه راه درمان شک و سوءظن، درمان تخصصی روان درمانی است تا ریشه های بدبینی، احساس حقارت، احساس ناامنی و بی کفایتی بیمار شناسایی و با حوصله و در زمانی نسبتاً طولانی درمان شود. در این فرآیند ممکن است استفاده از دارو هم لازم باشد. از آنجا که افراد شکاک علاقه ای به ارتباط با دیگران ندارند و در صورت ایجاد رابطه، شور و احساسی از خود نشان نمی دهند و بیشتر به دنبال تنهایی و گوشه نشینی هستند..
راه حل های درمان بی اعتمادی
شاید یکی از راه های اولیه برای شروع درمان، تشویق آن ها به نوشتن، موسیقی، نقاشی یا هر هنر دیگری باشد که در ابتدای امر نیازی به تماس مستقیم با دیگران ندارند. بیمار از این طریق می تواند احساسات، ترس ها، نگرانی ها و عقده های خود را بیرون بریزد، بی آن که به کسی صدمه بزند. از سوی دیگر این نوع روان درمانی فردی معمولاً یگانه روشی است که این نوع بیماران می توانند تحمل کنند. هنر قادر است احساسات بیمار را برانگیزد و به تدریج در او شور و شوق پدید بیاورد.
مرحله دوم شناخت اعضای خانواده بیمار از مشکل اوست که موجب می شود بهتر بتوانند او را تحمل کنند. توقع تحمل چنین بیماری آزاردهنده ای از سوی دیگرانی که خبر از وضع بیمار ندارند، توقع بی جایی است، اما اگر اعضای خانواده به درستی توجیه شوند و در جریان این بیماری و عواقب شوم آن قرار بگیرند و حقیقتاً باور کنند که فرد شکاک و بی اعتماد به دیگران، بیمار است، به طور قطع بهتر می توانند به او کمک کنند. پس از آن که بیمار به تدریج ارتباط با خود و جهان پیرامون خود را درک کرد و به مرحله ای رسید که می شود او را کم و بیش تحمل کرد، حالا می توان با حوصله و کم کم مهارت های اجتماعی از قبیل ارتباط سالم با دیگران را شروع کرد.
توقعات غیرواقعی نداشته باشید
در صورتی که بی اعتمادی و بدرفتاری همسرتان تحت تاثیر دوران کودکی اوست، نباید انتظار این را داشته باشید که این مشکل به سرعت رفع شود. گاهی اینطور به نظر می رسد که تلاش ما به منظور ایجاد اعتماد و خوش بینی، نه تنها ثمری ندارد، بلکه موجب افزایش خصومت او نسبت به شما شده و شما را بیش از پیش نسبت به بهبودی شرایط مأیوس می کند.اگر قادر به پذیرش همسر بی اعتماد خود هستید و همزمان امید به درمان دارید، شرایط بهتری برای تحمل بدرفتاری های ناشی از بی اعتمادی خواهید داشت.
صبورانه اعتمادش را جلب کنید
برقراری رابطه با چنین فردی و جلب اعتماد او مستلزم عملکرد سنجیده و شکیبایی بسیار است. بنابراین به تدریج و بدون هیچ گونه فشار یا اجباری وارد رابطه با او شوید و اجازه دهید که او اندک اندک به شما اعتماد کند. به یاد داشته باشید که به همسر خود در مورد اعتماد فرصت لازم را بدهید و اصرار زودهنگام در این باره نداشته باشید.برای مثال نگویید: «چرا تو نمی توانی به من اعتماد کنی؟» اگر چنین کنید فرضیه همسرتان مبنی بر این که شما فردی انتقادگر هستید، به اثبات خواهد رسید و در نتیجه با شما مقابله خواهید کرد.
اگر چه سخت است اما از او خشمگین نشوید
طبیعی است که شما در برابر بدبینی، اتهامات، سرزنش ها و بدرفتاری های او با خشم و ناراحتی از خود واکنش نشان می دهید اما مشکل اینجاست که این فرد از آنجایی که به شما بی اعتماد است، دقیقا انتظار همین رفتار را از سوی شما دارد.
لجبازی نکنید
لجبازی کردن شاید روشی برای تخلیه هیجان های منفی نسبت به همسر بدرفتار و بی اعتماد باشد؛ اما پژوهش ها نشان داده است که لجبازی و اصرار بر تکرار رفتار نمی تواند چنین مشکلی را حل کند.رفتارهای تلافی جویانه شما سبب می شود که یک بار دیگر همسرتان به این نتیجه برسد که مثل همه افراد دیگر، به شما نیز نمی تواند اعتماد کند. بنابراین از چنین واکنش هایی خودداری کنید. فکر این که یک فرد بی اعتماد، مانند کودکی زخمی و هراسان است، می تواند شما را در کنترل خشم تان نسبت به او یاری کند.
همسرتان را مقصر ندانید
به او نشان دهید که او در گذشته مستحق بدرفتاری و سوءاستفاده شدن نبوده است. افرادی که در گذشته با همسرتان بدرفتاری کرده اند، به احتمال زیاد او را مستحق این بدرفتاری ها و بی اعتمادی ها می دانسته اند. رسیدن به این نتیجه که بدرفتاری در گذشته به خاطر بد بودن او رخ نداده است؛ می تواند به عزت نفس بیشتر او کمک کند.
رفتارهای شک برانگیز نکنید
آنچه می تواند بی اعتمادی همسرتان را بیشتر کند، رفتار مبهم، شک برانگیز یا غیرصادقانه شماست. برای مثال اگر به دلایل مختلف که برای خودتان موجه است ترجیح بدهید تماس های تلفنی اعضای خانواده، دوستان یا همکاران تان را در حضور همسر پاسخ ندهید؛ بدون این که برای او توضیح دهید که این کار را از روی عادت یا به خاطر خجالت انجام می دهید؛ می توانید زمینه ایجاد شک و بی اعتمادی را در همسرتان فراهم کنید.
از یک روان درمانگر کمک بگیرید
اگر بی اعتمادی و بدرفتاری همسرتان شدید است، به ویژه اگر تجارب بدرفتاری در گذشته آسیب جدی به او زده است، از شما نمی خواهیم که به تنهایی با آن روبرو شوید. در صورت امکان بدون این که همسرتان را متهم به بدبینی کنید یا او را مقصر بدانید، از درمانگری صاحب صلاحیت برای تغییر این ویژگی کمک بگیرید.
————————————————————————————-
گردآوری شده مجله اینترنتی دلگرم
مرجان امینی