بازی نیروها در افغانستان – اخبار آنلاین



اکنون جامعه جهانی ، مانند مردم آن کشور ، آماده مقابله با افغانستان جدید است. شاید باید انتظار تکرار تاریخ در سال 2001 را داشته باشیم. وقتی نیروهای اتحاد جماهیر شوروی سابق از آنچه می خواستند افغانستان را اشغال کنند ناامید شدند ، کشور و مردم آن را با تمام تضادها و درگیری های خود ترک کردند. در آن زمان ، طالبان در جنگ پیروز شدند و مردم افغانستان تاریک ترین دوره تاریخ این کشور را تحمل کردند.

ظهور طالبان در افغانستان بدترین اتفاقی است که می تواند نه تنها برای افغان ها ، بلکه برای همسایگان آنها و جامعه جهانی نیز رخ دهد ، اما تفاوت های اساسی با گذشته وجود دارد:
اولین؛ مردم افغانستان ، همسایگان آن و جامعه جهانی از قبل درک درستی از ریشه ایدئولوژیک و ماهیت این حرکت معکوس دارند. درک عمومی از طالبان و ترس از گسترش دامنه نفوذ آنها بسیار عمیق تر و م effectiveثرتر از زمانی است که نیروهای طالبان با پرچم های سفید خود کابل را به دست گرفتند ، بنابراین پنج سال حاکمیت ارتجاعی با همه بلایای آن را بر افغانستان تحمیل کردند. باغها مردم افغانستان ، به ویژه اکنون ، از عواقب تلخی که طالبان به قدرت می رسانند آگاه هستند. حضور مردم روی صحنه با آنچه در دهه 1380 اتفاق افتاد متفاوت است. در آن زمان ، مردم صحنه فعالان سیاسی و نظامی را ترک کردند و بدون درک صحیح از شیطان پنهان شده در زیر پرچم های سفید طالبان ، به روزهای روشن تری در رویکرد ایدئولوژیک طالبان امیدوار شدند. اما اکنون آنها می دانند که طالبان چه تهدیدی برای آنها و هم برای تمامیت افغانستان به وجود می آورد. به عبارت دیگر ، این بار طالبان با گروه های جهادی و نظامی روبرو نیستند ، بلکه با افرادی که هیچ سازش و نزدیکی با آنها ندارند روبرو هستند.

بیشتر بخوانید  میدان ۲۵ ساله شهرک‌غرب بخاطر تدبیر ترافیکی تخریب شد!

دومین؛ همسایگان و جامعه جهانی به درستی دریافته اند که طالبان هرگز به اندازه یک جریان سیاسی یا گروهی نبوده و نخواهد بود. این گروه همانطور که در گذشته بر اساس اعتقادات و رویکردهای خود انجام داده است ، تهدید بی ثبات کننده نظم و ثبات مرزهای افغانستان با همسایگان ، منطقه و جامعه جهانی است. بنابراین ، هر یک از کشورهای خارج از افغانستان در راستای منافع امنیتی خود راه حلی پیدا کرده یا خواهند کرد. قرقیزستان ، ازبکستان و تاجیکستان ، سه کشور آسیای میانه هم مرز با افغانستان ، هم اکنون در حال آماده سازی شرایط دشوار طالبان برای بازیابی مجدد قدرت هستند. در همین حال ، روسیه و چین ضمن تلاش برای جلوگیری از افتادن در باتلاق افغانستان ، در تلاشند تا مرزهای خود را در برابر طالبان تأمین کنند. مسکو همچنین می خواهد طالبان را برای دستیابی به اهداف استراتژیک خود مجبور به بازی در زمین کند.
در درجه اول آنچه روس ها می خواهند آرامش یا کنترل اوضاع در استان های شمالی یا شمال شرقی افغانستان است. دوم ، گسترش نفوذ خود در شمال اقیانوس هند هدفی است که مسکو در برخورد با طالبان و سیاست های خود در قبال هند و پاکستان در دستور کار دارد. روابط مسکو و طالبان از یک سو کنترل می شود و از سوی دیگر با بهره گیری از پتانسیل آن ، اهداف استراتژیک را برای گسترش نفوذ و حضور آن در شمال اقیانوس هند انجام می دهد.
در حال حاضر ایالات متحده ، روسیه ، چین ، ترکیه ، پاکستان ، قطر و امارات متحده عربی بازیکنان فعالی در افغانستان هستند. هر یک از این بازیگران ، با در نظر گرفتن سیاست های استراتژیک خود ، سعی می کنند روند تغییر را تحت تأثیر قرار دهند. این وضعیت ، با ساختاری نابسامان که در آینده نزدیک قابل پیش بینی است ، منجر به تقسیمات ژئوپلیتیکی برای هر یک از بازیگران فوق خواهد شد. بنابراین می توان فرض کرد که دامنه افغانستان به مناطق تحت تأثیر بازیگران موثر تبدیل خواهد شد. این وضعیت به خودی خود اساس توسعه است که فرصتی را برای درگیری های نیابتی فراهم می کند.

بیشتر بخوانید  اولین واکنش رسمی ایران به تحولات اخیر در روسیه

سوم؛ برای بازگشت به صحنه افغانستان ، طالبان باید متعهد شوند که نیروهای خارجی را برای تحمل بازگشت متقاعد کنند.

چهارم بعید است که دولت مرکزی با حضور شرکت کنندگان در تضاد منافع سقوط کند. بنابراین ، طالبان می توانند بر خلاف گذشته ، هنگامی که کنترل همه افغانستان را در دست گرفتند ، این بار با پذیرش اجبار قریب الوقوع ، حد معینی را برای خود – حداقل در کوتاه مدت – بپذیرند. با این وجود نمی توان به تعهدات این گروه به تعهدات بلند مدت خود اعتماد کرد.
چهارم در مقایسه با سال 2001 ، ایران در افغانستان با وضعیت دشواری روبرو است.

اگرچه تهران در سالهای اخیر توانسته است حضور تأثیرگذار خود را در کشور حفظ کند ، اما خوشبختانه و به دلایل زیادی نمی توان نقش تعیین کننده ای در شرایط فعلی داشت. هنر تهران می تواند ایجاد فضایی امن در مناطق غربی کشور و نزدیک مرزهای آن باشد. جلوگیری از تهدید مناطق امنیتی افغانستان در مرزهای شرقی ایران ، خواه ماجراهای طالبان یا درگیری های نیابتی ، اصلی ترین اقدامی است که تهران باید در برابر وضعیت اجتناب ناپذیر افغانستان با ساختاری سست انجام دهد.
پنجم؛ به نظر می رسد که نه طالبان و نه دولت مرکزی قادر به تشکیل یک دولت واحد در افغانستان در آینده نخواهند بود. این وضعیت می تواند موجی از ناآرامی در این کشور و شاید محیط خارجی آن ایجاد کند. خروج افغانستان از یک دولت واحد یک تهدید و آسیب است که نیروهای خارجی ، به ویژه ایالات متحده ، به عنوان بخشی از سیاست استراتژیک خود ، نه تنها به مردم افغانستان ، بلکه به منطقه و نیروهای رقیب آن تحمیل می کنند. پاکستان به عنوان یک متحد سنتی طالبان ، با وجود همه خوش بینی ها ، از آسیب جدی به این تهدید دور نیست.

بیشتر بخوانید  ساماندهی و مرمت پیاده رو تحقیقاتی تبریز در آستانه عملیات

تنها امید در این آشفتگی حضور خودجوش مردم افغانستان و ماهیت روشن طالبان است که می توانند کشور را از بازی قدرت محافظت کنند.

دیدگاهتان را بنویسید