در این مطلب خلاصه ای از داستان قسمت اول تا پایان سریال ترکی یمین را نوشته ایم. سریال سوگند ترکی با نام کاسم نیز در ایران و رسانه های ایرانی عرضه شد. این سریال در سال 2019 ساخته شد و همچنان از شبکه های خارجی زیادی پخش می شود. شبکه اصلی پخش سریال ترکی سوگند کانال D است که چهارشنبه شب این سریال را پخش می کند.
این سریال دراماتیک و جذاب در بین مردم ترکیه و ایران طرفداران زیادی دارد. امتیاز این سریال اما در سایت معتبر imdb میانگین امتیاز 8.6 است. این سریال توسط کارگردان معروف ترکیه ای سریال آیهان اوزن ساخته شده است. بازیگران زیر در این سریال به ایفای نقش می پردازند:
خلاصه داستان سریال
واسیلیجا دختری سرسخت، متواضع و متواضع است. مادرش ماریا او را به تنهایی بزرگ کرد. او همیشه در مشکل بود و از دوست قدیمی مادرش آقای حکمت، مردی که علاقه خاصی به این دختر مودب داشت کمک می گرفت. سالها بعد، مادر واسیلیف؛ مریم می میرد و آقای حکمت برای تشییع جنازه به زادگاهش می رود و در آنجا بار دیگر تحت تأثیر مهربانی و رفتار مهربان ریحان قرار می گیرد و با چه شجاعت توانسته با ناملایمات زندگی و از دست دادن تنها عزیزش کنار بیاید. بیا. او امید و زندگی را در واسیلیجه می بیند و از آنجایی که تازه متوجه شده که به بیماری صعب العلاج مبتلا شده است، فکر می کند که می تواند بار زندگی خود را بر دوش واسیلیجه بگذارد.
همسر آقای حکمت زنی حریص و فاسد است که حتی قادر به نگهداری از دختر معلول خود نیست. و پسرش امیر یک یاغی وحشی و بی رحم است که به راحتی می تواند ثروت خانواده اش را ببلعد، ثروتی که آقای حکمت در طول زندگی به دست آورده و اکنون تجارت موفقی دارد. آقای حکمت ریحان را به استانبول می آورد تا با پسر فاسدش ازدواج کند که ریحان در ابتدا با او مخالفت می کند.
در نهایت ریحان اگرچه کمی مردد است اما فقط به خاطر کمک آقای حکمت به مادرش قول می دهد که با پسرش امیر ازدواج کند و از خانواده او مراقبت کند. امیر در ابتدا نمی خواهد با ریحان ازدواج کند چون آزادی خود را بسیار دوست دارد اما در نهایت به اصرار پدرش با ریحان ازدواج می کند و قول می دهد درس دیگری به پدرش بدهد و ثابت کند که باید خودش تصمیم بگیرد. امیر با ریحان رفتار نامناسبی می کند تا خودش از ریحان طلاق بگیرد و به امیر اجازه دهد هر کاری می خواهد بکند و برای همیشه از کنترل پدرش خلاص شود. مادر امیر هم رفتار بدی با ریحان داشت اما ریحان فقط به خاطر پدر شوهر و عروسش دلش را شاد کرد.
مادر امیر توطئه دیگری بر علیه ریحان دارد زیرا می خواهد پسرش به خانواده ای سطح بالا متصل شود. امیر که عذابش را برای ریحان شروع کرده بود، یک دفعه به این فکر کرد که چرا این دختر معصوم باید عذاب بکشد در حالی که این پدرش است که می خواهد به او آسیب برساند. به همین دلیل کمی نرمتر می شود و ریحان بعد آرامتر و انعطاف پذیرتر امیر را می بیند و علیرغم ظاهر سختگیر امیروف نمی تواند در مقابل او مقاومت کند.
در حالی که آینده تازه ازدواج کرده کمتر روشن به نظر می رسد، بیماری آقای حکمت متأسفانه او را فرا گرفته و به مادر امیر فرصت می دهد تا کنترل خانواده را در دست بگیرد. او زندگی را برای عروسش به کابوس تبدیل می کند و پسرش امیر را مجبور می کند با دختر خانواده ای از طبقه بالاتر استانبول رابطه جنسی داشته باشد.