به گزارش سلام نو به نقل از ایلنا، بازخوانی روایات بازنشستگان نشان می دهد مهم ترین شرط «حقوق» است؛ حقوق کسانی هستند که حرف اول و آخر را می زنند; مستمری بگیری که «زندگی شایسته» ندارد همیشه پر از نگرانی و ترس از آینده است.
اول ماه مه روز جهانی کارگر است، اما نه فقط روز کارگر. بازنشستگان و بازنشستگان، همه کسانی که سال ها در خطوط تولید ایستاده اند و موهای خود را سفید کرده اند، باید در اول اردیبهشت فرصت شکایت داشته باشند. آنها باید بتوانند هر آنچه را که دهه هاست از آنها دریغ شده است، بگویند.
ما کارگر بودیم، کارگریم و تا ابد کارگر خواهیم ماند. این را ابتدا یکی از بازنشستگان مصاحبه شده می گوید؛ کارگر در ادبیات بازار کار ما کسی است که بیشترین آسیب را میبیند و کمترین را میگیرد. به گفته این مستمری بگیر، ما همه چیز نداریم، حتی در سال های آخر زندگی نیز سهمی از ثروت و هدیه نداریم. گویی محکوم به زندگی ابدی زیر خط فقر هستیم…
بازنشستگان سختی های زندگی را با همه مصائب آن تحمل می کنند و شغلشان غم انگیز است. غم یک زندگی که از بین رفته و آنچه از آن باقی مانده است…
برای اینکه بدانیم بازنشستگان امسال در روز جهانی کارگر چه می خواهند و چه چیزی آنها را بیشتر نگران می کند، از چند فعال صنفی یک سوال ساده پرسیدیم: سه خواسته اصلی شما چیست؟
در مورد پاسخ ها به ترتیب مصاحبه ها؛ هر بازنشسته سه شرط اصلی را به ترتیب اولویت فهرست می کند:
حسین غلامی – فعال کانون بازنشستگان:
«اولین خواسته به نظر من افزایش سطح مستمری به بالای خط فقر است که درخواستی دور به نظر می رسد و به سرعت محقق نمی شود. حتی در سطوح پایین تر، آنها تمایلی به افزایش حقوق بازنشستگی به اندازه سبد دستمزد رسمی محاسبه شده توسط شورای عالی کار ندارند. آنها باید تورم واقعی را در معیشت کارگران و بازنشستگان در نظر بگیرند که به نظر می رسد حداقل 70 درصد است. علاوه بر اجرای اصل 96 و رساندن حقوق بازنشستگان به خط فقر، پرداخت 25 درصد همسان سازی سال قبل و هدف گذاری 89 هزار میلیارد تنی که دولت به سازمان می پردازد و سهمی در معادل سازی 1400 حقوق و البته صدور حکم صادر کرد. قضاوت قبل از 1401
لازمه دیگر مسئله درمان است; با افزایش سریع هزینه های درمان، سلامت بازنشستگان در خطر است. با افزایش 24 درصدی تعرفه های پزشکی، بازنشستگان از یک ویزیت ساده محروم شدند. در عین حال، هزینه های دندانپزشکی بسیار زیاد است. در این شرایط بازنشستگان نیاز به بیمه کافی برای پوشش هزینه های درمانی دارند.
و سومین شرط، به رسمیت شناختن حق مشارکت در تعیین سرنوشت است; مراکز باید از وضعیت انحصاری خارج شوند. 550 هزار بازنشسته شاغل در تهران داریم. باید مشخص شود که چه تعداد از آنها در مجمع عمومی انجمن حضور دارند. مراکز بازنشستگی باید فراگیرتر باشند و مانند شورای شهر، انتخابات را در نقاط مختلف شهر برگزار کنند. «در واقع باید طوری رفتار کنند که سازمان نماینده همه بازنشستگان باشد.
آیت الله نیافر – فعال بازنشسته صنفی:
اولین و مهمترین درخواست افزایش حقوق بر اساس برآوردهای واقعی از هزینه های جاری و تورم است. اعداد مختلفی برای خط فقر اعلام شده است. برخی کارشناسان خط فقر واقعی در تهران را 15 یا 16 میلیون تومان اعلام کرده اند. اما مشکل اینجاست که قبول ندارند حقوق ماهانه مستمری بگیران بعد از سی سال مردن در تولید به خط فقر بسیار پایین برسد، به همان رقمی که خودشان در شورای عالی قضایی تصویب کردند!
الزام دوم اجرای عادلانه و بدون تبعیض همسان سازی حقوق بازنشستگان است. برابری برای بازنشستگان شاغل به ویژه برای کارگران حداقل دستمزد منصفانه انجام نمی شود. درآمد مستمری بگیر باید دقیقاً برابر با درآمد همکار باشد تا بتوانیم ادعا کنیم که عدالت برقرار شده است.
و شرط سوم ارائه درمان کاملا رایگان و ابطال بیمه تکمیلی است. متأسفانه بیمه تکمیلی بازنشستگان به منبع درآمدی برای برخی تبدیل شده است. مستمری بگیری که 30 سال حق بیمه پرداخت کرده و 9/27 آن در صندوق درمان بیمه اجتماعی واریز می شود، نیازی به پرداخت ریال بابت درمان ندارد. واقعا چرا قانون بیمه اجباری اجتماعی اجرا نمی شود؟ در سالهای اخیر سهم پرداختی بیمه در خدمات درمانی به شدت کاهش یافته است. و با برخی داروها به زیر ده درصد رسیده است، یعنی نود درصد هزینه ها بر عهده مستمری بگیرانی است که نصف خط فقر می گیرند!
محمدعلی براتی – فعال صنفی بازنشسته:
«ماهیت حقوق است. مهمترین خواسته این حقوق ماهیانه است. در سال 1400 حقوق من فقط 4 میلیون تومان بود، چگونه می توانم با این پول زندگی کنم. حقوق ما باید خیلی بیشتر باشد. دوست من از کلاس ارشد آموزش به اندازه من ماهی 8 میلیون تومان درآمد دارد! دولت های متحد ما حداقل دو برابر بیشتر حقوق می گیرند. چرا ما کارگران از حقوق شرافتمندانه و شایسته محرومیم؟!
یکی دیگر از الزامات افزایش خدمات اجتماعی و خدمات بانکی است. به سایر مستمری بگیران وام و مزایا می دهند، به ما نمی دهند. اسامی را به راحتی در سایت چاپ می کنند و بیست سی میلیون تومان وام می گیرند; هر وقت برای وام شخصی به مرکز می رویم می گویند ببخشید تمام شد!
و شرط سوم درمان و داروی رایگان است. کارگران بازنشسته معمولاً بیماری های جسمی دارند. اگر خودشان سالم هستند، حتماً یک یا دو بیمار در خانواده آنها وجود دارد. با این مستمری اسفبار چگونه می توانیم هزینه دارو و درمان را پرداخت کنیم. اما قانون تامین اجتماعی نمی گوید که درمان باید رایگان باشد. ما بیمه پایه داریم، بیمه تکمیلی داریم، اما باز هم باید ماهانه چندین میلیون جیب برای درمان پرداخت کنیم!»
بازخوانی روایت راوی نشان می دهد که مهمترین مطالبه «حقوق» است; حقوق کسانی هستند که حرف اول و آخر را می زنند; بازنشسته ای که «زندگی شایسته» ندارد همیشه پر از نگرانی و ترس برای آینده است. ظاهراً حداقل 70 درصد مستمری بگیران شاغل زیر خط فقر و محروم از زندگی شایسته هستند و مافوق آنها و خود قانونگذاران به این ضایعه دردناک اعتراف می کنند اما چاره ای نمی بینند.
در روزهای اخیر علی اکبر بسطامی (عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی) درباره افزایش 57 درصدی حداقل دستمزد در سال 1401 گفت: از نظر قانونی این مصوبه شورای عالی کار است که در آن شورا، کارگران رادا گفت که او آخرین کسی بود که این فرمان را امضا کرد.
این نماینده مجلس افزود: اگرچه افزایش 57 درصدی حداقل دستمزد امسال بالاتر از تورم است، اما باز هم حداقل دستمزد کمتر از خط فقر است، زیرا فردی که کمتر از 12 میلیون تن در ماه درآمد دارد زیر فقر است. بنابراین دولت باید با بسته های جانبی از کارگران حمایت کند.
اما آیا حقوق 12 میلیون تومانی برای مستمری بگیران شاغل پس از سی سال فوت و خودسوزی به رسمیت شناخته می شود؟ آخرین کلام محمدعلی براتی: «مسئولانی مثل من بازنشسته باید شرمنده زن و فرزند و نوهشان باشند تا بفهمند من و امثال من واقعاً چه میگوییم…»