مجله گردشگری

پربازدیدترین‌ها
لینک های مفید

اشعار کودکانه + شعرهای کودکانه شاد و زیبا برای کودکان

به قلم زود نیوز
به قلم زود نیوز
سرفصل‌های مقاله


زیباترین آهنگ های کودکانه

مجموعه ای از آهنگ های بسیار زیبای کودکانه را برای کودکان دلبندتان با تم های شاد و سالم آماده کرده ایم با ما همراه باشید.

عشق خدا یک قلعه است

جامد، ایمن و عظیم

هر کی وارد شد

از ترس نجات یافت

که پیش او نمی آید

گم شو و بمیر

قلعه عشق خداوند

قدرت باور

***

بابا میره سرکار

پدرم باغبان است

بوی باغ و گل در شب

با خودش به خانه می برد

کار او در پارک شهره است

درخت و گل بکارید

بابا تو باغ

به گلاو علاقه مند است

من برای بابا کار میکنم

من خیلی علاقه مندم

من هم دوست دارم

من از درخت و گل استفاده می کنم

***

قیچی، شانه، آینه

قیچی، شانه، آینه

کمد را از تو گرفتم

کوتاه در گوشه

چمباتمه زدم و نشستم

سپس با کمی آب

اون موها رو خیس کردم

هولیگانیسم خیلی سریع

چترم را مرتب کردم

صدای غرغر و غرغر

قلبم قلقلک داد

وقتی در آینه دیدم

قلبم به اوج رسید

پس چرا اینجوری شد؟!

من باید الان چه کار کنم

وای چقدر زشت شدم

چرا اینقدر رشد کرده؟

چی بگم مامان

الان اشکم میاد

چیکار کنم خدایا

تا این مو بیرون نیاید؟

قافیه های نورسری

جوجه خوشگلم داره بزرگ میشه

شاید داره بهم زنگ میزنه

دونه می خواهد بخورد

برای من تخم بگذار

من یک مشت می گیرم

برای مرغم می پاشم

یک کاسه آب برمیدارم

گذاشتم جلوی مرغم

آب و آب می خورد

سپس به لونی می رود

او می خواهد بخوابد

او برای من تخم می گذارد

***

شعر زیبا و خاص کودکانه

در قفس های باغ وحش

حیوانات رنگارنگ

پرنده کوچک

میمون و شیر و پلنگ

میمون شکلک می سازد

باعث خوشحالی مردم می شود

با یک جفت توپ سفید

تنهایی او فوتبال بازی می کند

به خرس نگاه کن

ایستادن روی دو پا

به خرگوش نگاه کن

هی، در هوا پرواز کن

به طاووس نگاه کن

این فوق العاده است

چتر را باز می کند

شیرین و آبدار و رنگارنگ

***

قافیه های نورسری

کی بود
کمی صابون
Čilik Čilik گریه کرد
او همیشه غمگین است
گفت چرا صابون رشد نمی کند
من هر روز آب می خورم و خیس می شوم
اما من دارم کوچکتر میشم
رفتم جلوش نشستم
فاصله را برایش کم کردم
گفتم قبلا غول بودم
منم مثل تو احمق بودم
من خیلی کوچک بودم که با تو بازی کنم
من آماده بازی هستم

***

متاسفم
کجا رفتی؟
– تو قد بلندی
چی خوردی
– من نمی دانم
کی مال منه
-گربه خورده
اگر چت کنید دیدن
دمش را می تراشم

***

جدیدترین مجموعه آهنگ های کودکانه

عروسک زیبای من قرمز می پوشد
تخت مخمل آبی خواب است
یک روز مادرم به بازار رفت و آن را خرید
هیچکس زیباتر از عروسک من ندیده است
عروسکم چشماتو باز کن
وقتی شب شد
لالا پس
حالا بریم حیاط با من بازی کنیم
توپ بازی کنید و شن و طناب بازی کنید

***

قافیه های نورسری

دودیمو دودم
به بالای کوه رسیدم
دو زن را دیدم
یکی از آنها به من آب داد
یکی از آنها به من نان داد
تنهایی خوردمش
زمین را آبیاری کردم
زمین به من علف داد
دادم به علف بز
بز به من شیر داد
شیر نونووا دادم
نونووا مرا به آتش کشید
آهنگر را آتش زدم
آهنگر به من قیچی داد
قیچی را به خیاط دادم
خیاط یک عبا به من داد
عبا را به بابی دادم
بابا به من خرما داد
اونی که خوردم تلخ بود
من یک نبات خوردم
داستان ما همین بود

***

یکی مال من
شما دوتا
سه عدد قرص آبجو
اوه برنج
ای مادر گنج ها
اوه کاردک
اوه قابلمه داغ
اوه، چراغ ها روشن است
ناامید نباشیم
بیا با هم بخوریم و بپاشیم

***

بیشتر بخوانید  کرونای دلتا و تعویق در برگزاری جشنواره فیلم پکن

آهنگ های زیبا برای کودکان

لی لی، لی لی، برکه
گنجشک آمد آب بخورد و در بار افتاد
دوید و زد
این کبریت را روی سرش گذاشت
این نازی پرید
این سر بزرگ آمده است
بهش بگو ببینه
برای دیدن دادن
گنجشک پرید توی لانه

***

قافیه های نورسری

عروسک زیبای من هنوز در رختخواب است
او نمی داند که خورشید از بیرون می تابد
عروسک کوچولو رو بخواب و ولش کن
طلوع خورشید را تماشا کن و چشمانت را باز کن
پرندگان روی بوم آواز می خوانند
به صدای آنها گوش دهید و ببینید چقدر شیرین می خوانند
به من بگو وقتی همه جا نور است
دنیای ما با چشمان شیشه ای چطور؟

***

عینک مادربزرگ
چندین روز شکسته است
انگار یک دنیا غم است
در دلش می نشیند
هرجا میخوای برو
داره بهم زنگ میزنه
سپس با مهربانی
او برای من دعا می کند
خداوند این چشم ها هستند
دوباره ببینمت
برای این که من نمی خواهم
غم در دلش

***

آهنگ های کوتاه و بلند کودکانه برای کودکان

دکتر چقدر با مهربانی درد مرا می داند

زخمم با روسری و خنده بسته می شود

صبور کوچولو می گوید کم کم

برو تو خونه بخواب این داروی توست

تا زمانی که شاد، شاد و راحت باشید

***

شیر به اندازه سفیدی برف مفید است
هیچ کس تا به حال غذای کامل تری ندیده است
اگر شیر بخوریم سیر می شویم، مثل شیر قوی می شویم
اگر هر روز بنوشیم، هرگز مریض نخواهیم شد

***

بهار و بهار را با خود حمل می کنم

من گلهای سفید با گلهای تازه دارم

من سه ماهه هستم همیشه اول فروردین

اردیبهشت و خرداد ماه های آخر هستند

***

قافیه های نورسری

مرغ طلایی جوجه قرمز نوع و حنا

چطور تخم مرغتو شکستی؟

گفت جا ندارم، دیوارش سنگی است

نه پنجره ای بود، نه دری، نه کسی از من خبر داشت

مثل رستم پهلوان لرزیدم

یک تخم مرغ شکستم و همینطور بیرون آمدم

***

پرنده عاشق آسمان آبی است
روزهای خوب خداوند روشن و آفتابی باشد

پرنده دوست دارد خوب و مهربان باشد
شب قبل از ستاره ها روز در آسمان است

پرنده می خواهد که در دلت غمگین نباشی
بگذار لب ها خنده دار باشد نه درد و غم

پرنده دوست دارد در میدان جنگ نباشد
همه دلها شاد، هیچ دلی تنگ نباشد

پرنده دوست دارد قفس را باز نگه دارد
از قفس خارج شوید و به راحتی آواز بخوانید

***

آهنگ های زیبا و جدید کودکانه

متل آتل یک مورچه است

در کوچه راه می رفت

یک کفش ولگرد آمد

با پا به آنها لگد زد

یک مورچه شکسته

راهی برای نشستن نیست

پاشا برگه را بست

لانگون زنون و خسته

نمی تواند کار کند

خمیر را پر کنید

نگهش نداری

بچه اش را خوشحال کن

مورچه جوان من در ماهی

مشکی اشکالی ندارد

مثل یک شیر سلطنتی

خدا تو را حفظ کند

***

السون و ویلسون در زمستان برمی گردند

سه ماهه پاییز همه جا برای بچه های خرداد است

فصل پاییز در ماه های اکتبر، نوامبر و دسامبر

حالا این سه ماه را پشت سر گذاشتیم

چرخ چرخ، عباس با هم بازی می کنند

بیا آدم برفی بسازیم بیا آدم برفی بسازیم

***

هر کسب و کار خوبی را شروع کنید

به نام خدا

همون خدای قشنگ

چه کسی این کلاس را به ما داد

باران می بارد

در یک دشت صاف

سلام من به شما

گل های عزیز

غنچه های زیبای من

بچه های باهوش من

امیدوارم حالتون خوب باشه

همیشه محبوب باشید

بازی کن، بخند

نزدیک به غم

***

بیشتر بخوانید  افتتاح غرفه باغ هنر در تهران

قافیه های نورسری

صبح که از خواب بیدار می شوم، خروس بانگ می زند
می گوید بیدار شو کوچولو خواب شیرین.
هورشید خانم از رختخوابش در بیابان بیدار می شود
چگونه زمین دوباره با نورش روشن شد!
پای دیگر عزیزم، پایی با لبی خندان
به مادر عزیز بابا سلام برسان

***

صد یاقوت

از سریال به سریال

در یک پوشش نرم

کنار هم نشستن

هر دانه ای دارد

رنگارنگ و روشن

قلب سفید

در سینه اش

یاقوت سرخ

به هم پیچیده شده

در یک پوشش نرم

اوه خدای من

هم ترش هم شیرین

آبدار هم هست

او قرمز و زیبا است

نام او نار است

***

گنج دولت روستایی

چقدر شاد و شاد، چقدر پاک

در شهر ما چیزی جز دود و ماشین نیست

دلم برای این و این تنگ شده

در شهر ما چیزی جز فریاد نیست

خوشا به حال شما وقتی آزادید

کاش من هم پرنده بودم

با خوشحالی باز کردم

از شهر به روستا رفتم

زمان کجاست

***

ماه چه رنگی است؟
چقدر هردوشون خوشگلن
یک روز روشن
نور یک شب
یک عدد طلای زرد
یکی نقره سرد
یک پرتو آفتاب
روی زمین بپاشید
یکی از ماه های زیبا
همه جا بدرخشید
ماه چه رنگی است؟
چقدر هردوشون خوشگلن

***

متل آتانی حسنی در خواب راه می رفت

او دوباره به خانه رفت تا ماه

پیاده بود؟ بابا نیست که سوار بشه

کدام سوارکار؟ قایق ابری پاره شده

سریع به خانه ماه رسید

ستاره شد و صورت ماه را بوسید

حسنی اکنون در باغ بهشت ​​است

او می خواهد در کنار ماه بماند

***

مادربزرگ وقتی آمد خسته بود

ماشین را دور سرش بسته بودند

صدای کفشش شنیده شد و دویدم

پریدم دور گردنش

گونه اش را بوسیدم

خستگی اش تمام شده بود. .

***

با امواج و با باد

از دور می آید

با فریاد

طوفانی و سرد

رنگ خاکستری

امروز با ما

او در جنگ است

نماز را دنبال کنید

با این سروصدا!

بیچاره ماهی

او از او می ترسد

***

ای زنبور طلایی

آفت بهار را نیش می زنید

گل دوباره شکوفا شد

گل دوباره شکوفا شد

ای زنبور طلایی

آفت بهار را نیش می زنید

دوباره عسل درست کن

دوباره عسل درست کن

***

دریاچه آبی

ماهی و نهنگ

ماهی متورم می شود

کیت او را می بیند

می گوید نهنگ توانا

در عهد قدیم

وقتی شب فرا رسید، شام

من شما را ژامبون و ژامبون می خورم

ماهی از رومانی

در دریا پرواز می کند

شما شنا می کنید

در یک مکان دور

باقی می ماند

نهنگ ضخیم و مغرور

***

سحر، سحر
وقت سحر است
از ستاره ها
دوباره صبح آمد

خروس پر طلایی
با پاهای زرد

کوکولی کوکوکو میون
در کوچه و در خانه
دوباره اذان خوانده می شود
از مسجد و مناره
بابا بیدار شدم
به سمت دهانه استخر می رود
.
با آب وضو می گیرد
تمیز و مرتب باز
به محل نماز می آید
من با بابام هستم
حالا من دعا می کنم

***

بابا بزرگ من حالم خوبه
همیشه مهربان
وقتی روبرویم
او برای من کتاب می خواند

مادربزرگ مهربان
من او را خیلی دوست دارم
همه چیز پخته است
خوش طعم و لذیذ

وقتی با آنها هستم
هیچ غمی ندارم
دنیا برای من زیباست
من چیزی را از دست نمی دهم

***

ای شاخ حلزون!
یواشکی کجا میری؟
آهسته به جلو می روید و شکننده و خرد می شوید
چقدر پوست شما نرم، مرطوب و لغزنده است
عمه دان دان، دان دو
شما یک سوراخ در پشت سر خود دارید
ساکت و خجالتی و تنها
در باغ خانه ما بمان

***

شب و ستاره ها آمدند
در آسمان نشسته است
نه یک، نه ده، نه صد
هزاران و هزاران

ستاره ها در شب
نورهای بهشتی
مثل گل و بنفشه
در باغ عدن

کمی به این صورت
ماه زیبا و زیباست
امشب دلش شکسته
چون تنهاست

***

خورشید، ماه، چه رنگهایی؟، هر دو چقدر زیبا هستند!

یک روز، یک نور شب

یکی طلای زرد، یکی نقره سرد

یک پرتو نور خورشید به زمین افتاد

یک ماه زیبا، همه جا می درخشد

خورشید، ماه، چه رنگهایی؟ چقدر هر دو زیبا هستند

خورشید، ماه، چه رنگهایی؟ چقدر هر دو زیبا هستند

یک روز، یک نور شب

یکی طلای زرد، یکی نقره سرد

یک پرتو نور خورشید به زمین افتاد

یک ماه زیبا، همه جا می درخشد

خورشید، ماه، چه رنگهایی؟ چقدر هر دو زیبا هستند

خورشید، ماه، چه رنگهایی؟ چقدر هر دو زیبا هستند

یک روز، یک نور شب

یکی طلای زرد، یکی نقره سرد

یک پرتو نور خورشید به زمین افتاد

یک ماه زیبا، همه جا می درخشد

خورشید، ماه، چه رنگهایی؟ چقدر هر دو زیبا هستند

***

هفت پرنده کنار هم در لانه نشسته اند
مانند روزهای هفته، هر کدام رنگی هستند

شنبه همیشه در پاییز زرد است
یکشنبه مثل چمن زیبا سبز است

دوشنبه نارنجی رنگ زیبای خورشید
بنفشه ها سه شنبه ها به بنفشه می خندیدند

چهارشنبه رنگ آب دریاست
پنج شنبه رنگ نیلی مانند آسمان شب

جمعه رنگ گلوی قرمز خوب
خوشبختی بچه ها بخند، بازی کن، بازی کن

***

شاپرک به انگشت بهار می خندد
بال هایش را باز می کند، بسته می شود

شاپرک می داند که بهار آمده است
نسیمی که می وزید، چادری بر روی کوه برپا کرد

هوا بوی گل می دهد
شاپرک در چشمانش آسمان است

بهار دوباره مثل آواز بهار می جوشد
شاپرک می داند که بهار در راه است

شاپرک برای لحظه ای بالش را بست
عکس او در چشمه مانند گل می خندد

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید.
ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید.
نظرتون رو بنویسید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *