از هوره تا راک! / موسیقی‌هایی که در حال فراموشی هستند


به گزارش خبرگزاری فارس از ایلان، نکته‌ای که تقریبا تمام جوانان در آن اتفاق نظر دارند، افتخار به تاریخ و آیین‌های کهن ایرانی است اما قضیه برای برخی از این جوانان فرق می‌کند؛ آنهایی که به قول خودشان عاشق فرهنگ و تمدن ایرانی هستند؛ قاعدتا باید این افراد پیرامون تاریخ ایران مطالعات دقیقی داشته باشند، با رسوم مناطق مختلف ایران آشنا بوده و به برخی از آن‌ها هم علاقه بیشتری داشته باشند.

تنوع موسیقی در ایران بسیار گسترده است؛ از صدای دلنشین نی انبان در جنوب کشور گرفته، که در کنار صدای سوزناکش می‌تواند با همراهی یک ریتم بندری شور و هیجانی وصف ناشدنی در شما ایجاد کند؛ تا سازی به نام کمانچه که اگر در دستان هنرمند یکی از هموطنان لر زبانمان در غرب کشور قرار بگیرد، می‌تواند حتی در شادترین دستگاه‌های موسیقی ایران مانند ماهور نیز نوایی سوزناک بنوازد، به طوری که گویی نوازنده‌ آسمان و زمین را به هم می‌دوزد.

اما به راستی آیا موسیقی نواحی ایران در همین‌ها خلاصه می‌شود؟ آیا چیزی فراموش نشده؟ آیا تاکنون نام سازی به نام «دونای» یا «دوزله»به گوشتان خورده است؟ یا اصلا می‌دانید «آوای مشکه» ، «هوره» یا « چمر» هر کدام در چه مراسمی خوانده می‌شوند؟

 

چمر نوعی نمایش تصویری و عینی از آیین مرثیه‌ای و عزاداری محلی است

ناصری‌فر کارشناس مردم شناسی در گفت‌وگو با خبرنگار فارس گفت: «چمر» نوعی مراسم ویژه سنتی و نمایش تصویری و عینی از آیین مرثیه‌ای و عزاداری محلی است که می‌توان آن را در قلمرو تعزیه به شمار آورد؛ این سوگ-آواز پیشینه‌ای کهن دارد، با اساطیر آغاز دوره نوسنگی ارتباط می‌یابد که در ایران، فینیقیه و اسکندریه این مراسم را بعد از برداشت گندم یعنی زمان خشکیدن گیاهان انجام می‌دادند.

وی افزود: در این مراسم که ریشه در تاریخ کهن عیلام باستان دارد همراه با ساز و دهل و شعر خوانی که در اصطلاح چمری به رو کرها گفته می‌شود به صورت گروهی سروده شده؛ این آوای سنتی در مدح و ستایش فرد در گذشته خوانده می‌شود این اثر ناملموس در مورخ ۸۸/۱۲/۱۹ به شماره ۳۰ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

این کارشناس مردم شناسی ادامه داد: «آوای مشکه»؛ در زندگی ایلی کارها بین زن و مرد تقسیم می‌شوند زنان مسوول انجام بخشی از این کارها همچون شیر دوشی و مشک دوغ زنی هستند؛ در بیشتر موارد یک زن بیش از ۳۰۰ تا ۴۰۰ بز و گوسفند را می‌دوشد؛ در هم صدایی مشک با آواهای زنی کارکشته و زحمت کش اشعار زیبایی با موسیقی تلفیق می‌شود که بیان کننده احساس واقعی انسان برای طلب خیر و برکت است.

وی تصریح کرد: ریتم این موسیقی با آهنگ مشک زنی همراه می‌شود؛ این اشعار گاهی بیان ارتباط با بز و میش است و گاه بیان کننده تهیه امکانات برای خانواده است، نوع موسیقی آواهای مشک زنی مختص زنان ایل است که گاه این اشعار طلب رزق و روزی گاه بیان احساس دلتنگی و چشم به راهی و گاه بیان آرزوهای دور و دراز و بیان سلامتی برای حیوانات است؛ این آواها به دلیل ورود تکنولوژی در عدم استفاده از مشک‌های پوستی در حال فراموشی هستند اما جهت حفظ ارزش‌های آن در سال ۱۳۹۹ به شماره۲۱۲۳ در فهرست آثار ناملموس کشور به ثبت رسیده است.

بیشتر بخوانید  هشدار قرمز برای جنوب کشور | افزایش شدید ارتفاع موج دریا

 

«هوره» چیست؟

وی گفت: مردم کرد از روزگاران قدیم با نوای روح بخش موسیقی به آوازخوانی می‌پرداختند و بازتاب آن را در قالب «سیه چَمانه» در مناطق هورامی، «گورانی» در مناطق کردنشین کردستان و کرمانشاه، و «هوره» در میان ایل کلهر و طوایف سنجانی می‌بینیم.

ناصری‌فر افزود: هوره بخش مهمی از فولکلور قدیم مناطق ایلام، کرمانشاه، کردستان و لرستان را دربر می‌گیرد و در این زمینه می‌توان به هوره شاعرانی همچون حسینی (ایلام)، علی‌نظر (اسلام آباد غرب)، سلیمان (گهواره)، اَوْل ْعزیز (عبدالعزیز از اسلام آباد غرب) و صیدقلی کشاورز (از روستای لاله وند بخش ماهیدشت کرمانشاه) اشاره کرد.

این کارشناس گفت: صیدقلی یکی از هوره سرایان مشهور و نامی است که تاکنون صداهای ماندگاری از خویشتن بر جای نهاده است؛ وی در قالب هوره به بیان عشق خویش به معشوق، درد و تحمل هجران، گاهی «پایه موری» (هوره سوزناک و مرثیه) و نیز گاهی به اخوانیات پرداخته است در واقع هوره یک آوای زرتشتی که برگرفته از طبیعت و صدای کبک است؛ این‌ اثر در فهرست آثار ناملموس کشور به شماره۱۷۲ مورخ ۸۹/۱۱/۱۸ به ثبت رسیده است.

ساز دوزله یا دونای 

ناصری‌فر ادامه داد: ساز «دوزله» یا «دونای» از سازهای تاریخی است که به دوران تمدن مصر و ایران باستان برمی‌گردد و اختراع آن را به ایرانیان نسبت می‌دهند؛ صاحب‌نظران معتقدند که سازهای بادی از اولین آلات موسیقی مورد استفاده بشر بودند و انسان‌های اولیه با دمیدن در اشیایی مانند شاخ حیوانات، لوله‌های نباتی، صدف‌های دریایی و … صداهایی را تولید می‌کردند.

وی افزود: دونای چنان‌که از نامش پیداست، نای مضاعف است؛ فارابی از این ساز با نام‌های «دیانی» و «دوآهنگ» یاد می‌کند؛ در کتاب «فرهنگ سازها» آمده که دیانی به مرور زمان به «دویانی» و «دونی» و «نی جفتی» تغییر نام داده‌ است؛ در گذشته این ساز با نام «چنجیق» یا «موسیکار خطایی» شناخته می‌شد.

این کارشناس ادامه داد: دونای را در مناطق کردنشین با نام دوزله می‌شناسند، چرا که مردمان این مناطق دوزبانه این ساز را از ساقه گیاهی به نام «زله» که شبیه نی است و در کنار رودخانه‌ها می‌روید، می‌سازند؛ این ساز که از اساتید برجسته آن میتوان به علیدوست فلاحتی اشاره کرد، به دلیل نبود اساتید و عدم معرفی صحیح برای جذب هنر جو، امروزه در آستانه فراموشی است که این اثر در سال ۹۸ به شماره ۱۷۳ در فهرست اثار ملی به ثبت رسیده است.

موسیقی عصاره‌ای از هوش و خلاقیت بشر برای تغذیه روح و روان آدمی است

سید محمود موسوی روانشاس و محقق در زمینه موسیقی در گفت‌وگو با خبرنگار فارس گفت: اساس کار خلقت توازن و هماهنگی است که موسیقی یکی از مظاهر این توازن است؛ موسیقی عصاره‌ای از هوش و خلاقیت بشر برای تغذیه و تصفیه روح و روان آدمی برای تمامی شرایط هیجانی او، اعم از شادی و غم آمادگی برای رزم یادآوری خاطرات و انتقال احساسات از هر نوع به خود و دیگران و جامعه بشری است.

بیشتر بخوانید  فال حافظ روزانه چهارشنبه 27 دی 1402 با معنی و تفسیر دقیق

وی ادامه داد: موسیقی زبان مشترک بشریت است بدون آن که نیازی به ترجمه داشته باشد، موسیقی همانند زبان در هر کشور اقلیم شکل خاص خودش را دارد اما در عین حال محدود به جغرافیای محدودی نیست و چون باد آزادانه کشورها را می‌پیماید و همانند رایحه‌ای در تمام فضا را در برمی‌گیرد که به طبع افرادی که به مرکز این رایحه نزدیک‌تر باشند می‌توانند بیشتر مأنوس‌تر شوند لذت بیشتری از آن ببرند.

این روانشاس بیان کرد: موسیقی محلی، پلی است میان نسل‌های جوان و نسل‌های پیشین در این منطقه جغرافیایی و از دیدگاه روانشناسی همانطور که بسیاری از صفات شخصیتی از طریق ژنتیک به نسل‌های بعدی منتقل می‌شوند، ویژگی‌های فرهنگی و علاقه به موسیقی محلی نیز از این طریق به نسل‌های بعد منتقل می‌شوند و بدین ترتیب موسیقی محلی یا فولکلور یک نوستالژی محسوب می‌شود و همه‌ی افراد جامعه از آن لذت می‌برند.

وی ادامه داد: البته در موسیقی هم مانند سایر موارد اشتراکات قومی دخیل هستند؛ مثلا در کشور ما تقریباً همه‌ی مردم از موسیقی‌های محلی سایر نواحی لذت می‌برند و این امر به دلیل فرهنگ نزدیک و اغلب مشترک بین اقوام مختلف در کشورمان است.

 موسیقی‌های تولید شده در هر نقطه از جهان متناسب با ارزش‌های خاص به وجود آمده است

موسوی گفت: موسیقی‌های تولید شده در هر نقطه از جهان متناسب با فرهنگ، اقلیم، شرایط اجتماعی، خواسته‌های روحی و روانی مردم آن منطقه به وجود آمده است، با وجود این که در شرایط اشتراک فرهنگی می‌توانیم از آن ها استفاده کنیم و لذت ببریم اما باید به این نکته توجه کنیم که استفاده بی‌حد و مرز از موسیقی‌های خارجی و به خصوص موسیقی‌های غربی با همان شکل خالص و غیر ایرانیزه شده‌ی آنها که متناسب با فرهنگ اصیل ایرانی است، می‌تواند موجب گستت میان نسل‌ها شود چرا که موسیقی غربی با توجه به ارزش‌های خاص آن مناطق ساخته می‌شود و عدم سازگاری آنها با ارزش‌های فردی اجتماعی و خانوادگی ما می‌تواند در استقرار و استحکام هویت ایرانی و محلی ما خلل ایجاد کند و ما را دچار اختلالات رفتاری روانی کند که بعدها به سختی قابل درمان خواهد بود.

وی تصریح کرد: می‌دانیم که موسیقی غذای روح و مغز انسان است و همانطور که بسیاری از غذای محلی بر اساس آب و هوا و اقلیم و امکانات و مواد غذایی یک منطقه بر اساس ذائقه و با هدف افزایش مقاومت افراد در برابر بیماری‌ها پخته و میل می‌شوند و اگر آن غذا را در منطقه ای دیگر با آب هوای متفاوت یا با مواد غذایی متفاوتی تهیه کنیم می‌تواند سبب ایجاد اختلال و بیماری شود.

بیشتر بخوانید  فال شمع امروز شنبه 25 آذر 1402 | فال شمع روزانه برای متولدین هر ماه | پیشگویی سریع بخت و سرنوشت

این روانشناس ادامه داد: استفاده غیر معمول و افسار گسیخته از موسیقی غربی نیز نه تنها باعث تغذیه روح ما نمی‌شود بلکه می‌تواند بر روی بسیاری از هنجارهای ما اعم از نحوه‌ی رفتار، گفتار، بیان احساسات و به طور کلی شخصیت اجتماعی ما تأثیر بگذارد که این موضوع می‌تواند مشکلات بزرگ اجتماعی را نیز به دنبال داشته باشد.

موسوی در پایان بیان داشت: هر چند که استفاده‌ی از موسیقی سایر ملل خالی از لطف نیست اما موسیقی ایرانی به قدری غنای محتوا و فنی دارد که به راحتی می‌تواند پل ارتباطی میان نسل‌های مختلف برای انتقال ارزش‌ها و احساسات باشد که در این میان موسیقی محلی نیز حلقه‌ای از این فرآیند انتقال است و امیدوارم که قدر این موسیقی غنی ایرانی را بیش از پیش بدانیم!

موسیقی همواره به عنوان همراه همیشگی مردم، در غم‌ها و شادی‌ها با آنان بوده است؛ در جشن‌ها و شادی‌ها، فعالیت‌های روزمره و در اوج کار یا در عزاداری‌ها و دلتنگی‌ها و حتی در لالایی مادران هنگام خواب کودکان، موسیقی همیشه در کنار ما بوده است. 

اما امروزه شکل موسیقی تغییر کرده است، درست مثل تمام چیزهایی که در این سال‌ها دستخوش تکامل و تغییر شده‌اند؛ سبک‌های جدید و فراوانی به آن اضافه شده‌اند؛ نمی‌توان گفت خوبند یا بد… ولی می‌توان گفت: اقتضای شرایط کنونی ما هستند! این ما هستیم که برای نیازمان آن ها را ساخته‌ایم؛ بهتر است بگوییم موسیقی تغییر نکرده، این ما هستیم که تغییر کرده‌ایم و سلیقه‌ای متفاوت داریم!

اگر بخواهید کسی را به خاطر این که از آهنگ مورد علاقه‌ی شما خوشش نمی‌آید سرزنش کنید، به خاطر داشته باشید که همواره، «تغییرات» نقش کلیدی را در پیشرفت‌های بشریت اجرا کرده‌اند، اما اگر می‌خواهیم که تغییر، فاجعه آفرین نباشد باید گذشته را نیز به خاطر داشته باشیم.

شاید اگر تاریخ می‌خواندیم راحت‌تر می‌توانستیم آوای مشکه، هوره، چمر یا لالایی را درک کنیم و اصلا شاید بیشتر از آهنگ‌های خارجی از آن‌ها خوشمان می‌آمد. 

آیا جوانانی که شلوار جین ترک می‌پوشند، مدل موی انگلیسی میزنند، آهنگ های آمریکایی گوش می کنند و عشقشان به فرهنگ ایران را در یک گردنبند فروهر خلاصه می کنند علاقه ی به شنیدن نواهای محلی مانند «هوره» دارند؟ پاسخ در اکثر موارد منفی است.

اگر با آن ها صحبت کنی، با منطقِ آزادی و حق انتخاب پاسخ شما را میدهند و می‌گویند «الان تو قرن ۲۱ هستیم اینا برای نسل امروز نیست»؛ اما آیا تمام سهم ما از قرن ۲۱ فراموش کردن گذشته است؟
اگر یک فرش چند صد سال عمر کند آن را در موزه نگهداری می‌کنند، سنگ و چوب و نقاشی هم اینگونه اند، جهانگردان هزاران کلیومتر را می‌پیمایند تا بنایی را ببینند که هزاران سال پیش ساخته شده است اما چگونه است که امروزه موسیقی محلی را صرفا به این دلیل که متعلق به سال های گذشته است را دور انداخته ایم و سعی در معدوم کردن آن داریم؟

انتهای پیام/۹۷۰۸۰۰


دیدگاهتان را بنویسید