راهکارهای عملی برای درمان “کم رویی کودکان”
با این بخش از دلگرم همراه باشید تا با راه های مناسب برای درمان کم رویی در کودکان آشنا شوید.
کم رویی در کودکان را چگونه درمان کنیم
کمرویی و گوشه گیری در کودکان حالت های مختلفی دارد و عبارت است از: کناره گیری از موقعیت های اجتماعی؛ مثل مدرسه، میهمانی ها یا حضور در جمع دوستان. این کودکان سعی می کنند که محیط اجتماعی خود را به کسانی که خوب می شناسند، محدود سازند. آنها معمولا در خانه مشکلی ندارند. این کودکان به علت تماس های اجتماعی محدود، مهارت های متناسب با سن خود را یاد نمی گیرند و همین مساله در سنین بالاتر مشکلات بزرگ تری را برای کودک ایجاد می کند.
علت های کم رویی در کودکان
کم رویی ناشی از ترس
کم رویی ناشی از ترس عموما از سال اول زندگی نوزاد مشاهده می شود. مطالعات انجام شده روی نوزادان، حاکی از این است که در اواسط سال اول زندگی (غالبا در 6 ماهه دوم از اولین سال زندگی کودک) کم رویی به عنوان یک پدیده همگانی در همه نوزادان و نسبت به غریبه ها و افراد آشنایی که به خاطر تغییر لباس و آرایش ظاهر متفاوت به نظر آیند، دیده می شود. به عبارت دیگر، در این شرایط اضطراب برخورد با بیگانه ها و ناآشناها وجود کودک را فرا می گیرد. در حقیقت، کودک خردسال از این رو کم رو است که مردم برایش ناآشنا بوده، از او بزرگتر، قوی تر، قدرتمندتر و مقتدرترند و او نمی داند که در شرایط گوناگون چگونه با وی برخورد خواهند کرد.
کودکان خردسال، پس از شش ماهگی، به تدریج به لحاظ رشد ذهنی و عاطفی می توانند افراد آشنا را از غریبه ها تشخیص دهند. همراه با افزایش دامنه ارتباطات کودک با دیگران، کم کم بر تجارب خوشایند و دوست داشتنی وی افزوده می شود و کودک از ارتباط و هم نشینی با دیگران، به خصوص آشنایان لذت برده و ترسش فرو می ریزد. این حالت مقدمه لازم و مطلوبی برای اجتماعی تر شدن کودک است.اما اگر برخوردهای اطرفیان و محیط هم چنان که پیش تر اشاره کردیم غلط باشد، کم رویی طبیعی کودک خردسال به کم رویی پایدار و غیر طبیعی تبدیل می شود.
کم رویی ناشی از اضطراب اجتماعی
بسیاری از محققان و متخصصان، ریشه اصلی کم رویی را در ترس یا اضطراب اجتماعی می دانند و بس. بنابراین، لازم است اشاره مختصری به اضطراب اجتماعی داشته باشیم.اضطراب اجتماعی نتیجه ای است از احتمال یا وقوع نوعی ارزیابی شخصی در موقعیت های مختلف اجتماعی. به دیگر سخن، فردی که دچار اضطراب اجتماعی است، هیچ گونه تمایلی به آغاز ارتباط با دیگران ندارد و با احساسی از ترس و پایداری غیر معقول، از هر موقعیتی که ممکن است در معرض داوری دیگران قرار گیرد، اجتناب می ورزد.
برداشت یا تصور شخص از موقعیت های اجتماعی که احتمال دارد شخصیت او مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد، می تواند واقعی یا خیالی باشد. در واقع، شخصی که به شدت دچار اضطراب اجتماعی است، تصور می کند که در هر موقعیت یا شرایط اجتماعی، فرد یا افرادی به محض مواجه شدن با او رفتار و شخصیتش را مورد نقادی و ارزیابی قرار خواهند داد.کسانی که همه موقعیت های اجتماعی و تعامل بین فردی را صحنه های ارزیابی و انتقاد تلقی می کنند، رفتاری نامناسب دارند. البته، حضور در جلسات مصاحبه و گزینش تحصیلی و شغلی، دیدار با فردی مسؤول یا مقتدر برای اولین بار، صحبت، سخنرانی و ارائه گزارش در حضور مخاطبان برجسته، مصاحبه در برنامه پخش مستقیم رادیو یا تلویزیون، ورود به اطاقی مملو از آدم های غریبه و موقعیت هایی از این قبیل، تقریبا همه افراد را تا حدودی مضطرب می کند
، لیکن بعضی از کودکان، جوانان و بزرگ سالان این گونه رفتار را برای همیشه حفظ می کنند و تکرار مواجهه، در رفتار آن ها تغییری ایجاد نمی کند و در بعضی اوقات از طرف اطرافیان هم تقویت می شود; این همان ایجاد کم رویی است که باید با آن مقابله کرد.به عبارت دیگر، در این افراد، اضطراب یک ویژگی شخصیتی محسوب می شود که کم رویی را هم به دنبال دارد. اما، این موقعیت ها و رفتارها برای افرادی که رشد اجتماعی خود را به طور صحیح پشت سر گذاشته اند، یک وضعیت موقت و گذرا خواهد بود و با تکرار و تمرین و چندبار مواجهه، رفع خواهد شد و هرگز پدیده نامطلوب کم رویی شکل نخواهد گرفت.
به طور خلاصه می توان گفت، اضطراب اجتماعی و به تبع آن کم رویی، در شرایط زیر بیش تر مشاهده می شود:
1- ترس از عدم تایید یا انتقاد توسط دیگران
2- ترس از قرار گرفتن در موقعیتی که می بایست مصمم و قاطع جواب داد یا اظهار نظر کرد;
3- ترس از مقابله کردن با شرایط خاص اجتماعی، عصبانیت ها و پرخاشگری ها;
4- ترس از مواجهه شدن و هم کلامی با جنس مخالف;
5- ترس از ناتوانی در برقراری و حفظ روابط بسیار صمیمی بین فردی;
6- ترس از بروز جدی تعارض در خانواده و طرد شدن توسط والدین.
خانواده و فرزندان کم رو
محیط خانواده و تجارب اولیه کودک به خصوص در سنین پیش دبستانی و سال های آغازین مدرسه، اصلی ترین نقش را در شکل گیری شخصیت کودک دارد. در این دوران الگوهای رفتاری بزرگ سال، برنامه های تلویزیونی، نحوه و میزان ارتباطات عاطفی، کلامی و اجتماعی خردسالان با والدین و بزرگ سالان خانواده، بیش ترین تاثیر را در رشد مطلوب اجتماعی و یا پدیدایی اضطراب و کم رویی کودکان می تواند داشته باشد.
زمانی که الگوهای بزرگ سال (مثل والدین) خودشان عموما مضطرب بوده و از مهارت برقراری روابط عاطفی – اجتماعی مطلوب و خوشایند با دیگران، به ویژه با فرزندان خود بی بهره اند، طبیعی است که فرزندان این خانواده نیز بیاموزند که کم رو باشند. به همین دلیل بعضی از روان شناسان مثل واتسون (پرخذ.جچژژرذ) کم رویی کودکان را در نتیجه یادگیری و تقویت آن در خانه و مدرسه می دانند.
کمال جویی و آرمان گرایی فوق العاده والدین و انتظارات نامعقول آنان از فرزندان در شرایط گوناگون و وادار کردن آن ها به رفتارهای کلیشه ای و عکس العمل های تصنعی در موقعیت های مختلف اجتماعی، سخت گیری بیش از حد بر کودکان و نوجوانان و داشتن توقعات زیاد، رفتار خصمانه و عصبی با ایشان، تهدیدها و تنبیه ها، تحقیرها و تحدیدهای ناروا و حمایت های افراطی و غیر ضروری از فرزندان، از اصلی ترین زمینه های رشد عیوب اجتماعی کودک و بروز کم رویی به شمار می آیند.
برای مثال، اگر والدین با حمایت افراطی از کودک خود در سنین قبل از دبستان، مانع مواجه شدن او با سختی ها و ناخوشی ها شوند، طبیعی است وقتی این کودک وارد مدرسه می شود و مشاهده می کند که دیگر از حمایت های افراطی والدین خبری نیست و رفتار بچه ها و هم سالان او با رفتار والدین متفاوت است، دچار نگرانی شده و به خاطر نداشتن قدرت سازگاری، از آن ها کناره گرفته و گریزان می شود. بنابراین، باید دانست که حمایت افراطی از کودکان، زمینه ساز بسیاری از ناهنجاری های رفتاری و اجتماعی است و باید تعدیل شود.
کم رویی در تک فرزندها و فرزندان اول خانواده
کم رویی در میان فرزندان اول خانواده و تک فرزندها بیش از سایر فرزندان خانواده دیده می شود، به خصوص زمانی که والدین قادر نباشند زمینه تربیت و رشد اجتماعی مطلوب و هماهنگ ایشان را مطابق با نیازهای عاطفی و اجتماعی آنان فراهم آورند. به طور کلی در غالب موارد، فرزندان اول خانواده و تک فرزندها با بزرگ ترها بیش تر همانندسازی می کنند و تمایل ایشان در برقراری ارتباط با بزرگ سالان، بیش از هم سالانشان است.
به دیگر سخن، فرزندان اول خانواده و تک فرزندها در برقراری ارتباط با هم سالان و هم کلاسی های خود بیش تر با مشکل مواجه می شوند تا با افراد بزرگ سال (2) چرا که عموما والدین انتظارات و توقعات متنوعی از تنها فرزند و یا فرزند اول خود دارند; اعمال فشارهای روانی از طرف والدین و آرمان خواهی های فراوان ایشان و نیز ناتوانی این قبیل فرزندان در تحقق بخشیدن به خواسته های والدین، به تدریج باعث ایجاد احساس بی کفایتی و خودپنداری بسیار ضعیف در آن ها شده و از این رو، زمینه اضطراب فراگیر و کم رویی در شخصیت ایشان به وجود می آید. به خاطر چنین وضعیت عاطفی – روانی است که فرزندان اول در مقایسه با سایر فرزندان خانواده به توفیقات کم تری در پیشرفت تحصیلی دست می یابند.
تقویت کم رویی یا رشد اجتماعی
مدرسه به عنوان اولین جایگاه رسمی تجربه کودکان می تواند نقش تعیین کننده ای در تقویت کم رویی یا مهارت های اجتماعی آنان ایفا کند. متاسفانه در بعضی مدارس، رفتار انفعالی و آرام و سکوت مضطربانه کودک یا کودکان کم رو و ناتوان به عنوان یک صفت پسندیده و ویژگی رفتاری مطلوب تلقی شده و حتی با تایید و تشویق های بی مورد، تقویت نیز می گردد. جای بسی تعجب و تاسف است که در بسیاری از مدارس، گاهی بالاترین نمره انضباط از آن معلولین اجتماعی، یعنی دانش آموزان کم رو است! این مساله زمانی بیش تر مشاهده می شود که کودک نیز به دلایل عدیده از جمله کمبودهای عاطفی و تعارضات خانوادگی، شدیدا تمایل دارد رفتارش مورد توجه و تایید معلم واقع شود و به طورپی درپی ازطرف وی مورد تشویق قرار گیرد.
توصیه های مشاوره ای برای از بین بردن کمرویی کودکان
۱) به والدین این کودکان می گوییم که کودکان از رفتار شما الگو می گیرند، پس طوری رفتار کنید که کمرویی در کودکان تقویت نشود. در ضمن یادتان باشد که به این کودکان برچسب نزنیم.
۲) لازم است والدین با تشکیل جلسات هفتگی یا روزانه در خانه فرصت اظهارنظر در مورد مسایل مختلف را برای کودک فراهم کنند.
۳) بهتر است رفت و آمد های خانوادگی و دوستانه را بیشتر کنید.
۴) با ثبت نام فرزندتان در باشگاه های ورزشی یا کلاس های هنری، روحیه فعالیت های گروهی را در او تقویت کنید.
۵) تا می توانید اعتماد به نفس فرزندتان را تقویت کنید،تمام رفتارهای مثبت وی را تشویق کنید و از تشویق کردن رفتارهای منفی خودداری کنید و او را در صورت لزوم متوجه اشتباهاتش بکنید.
۶) کمرویی کودک را ملاکی برای ابراز محبت به او قرار ندهید.
۷) حوصله به خرج دهید و اجازه دهید کودک صحبت های خود را به پایان برساند.
۸) مسوولیت هایی را به کودک دهید تا او را با جامعه پیرامونش مرتبط کند، مثل خرید مایحتاج خانه یا خرید های دیگر.
۹) سعی کنید کودک را با بچه های دیگر مقایسه نکنید. بلکه او را فقط با خودش مقایسه کنید.
۱۰) اگر مدرسه می رود با معلم وی صحبت کنید و خواهش کنید با پرسش سوال های ساده در کلاس شرایط تشویق اش را فراهم کند.
۱۱) از معلم او بخواهید مسوولیت های در حد توان کودک به وی محول کند و او را در فعالیت های گروهی درسی سهیم کند.
۱۲) از معلم ورزش کودک بخواهید که حتما اورا برای شرکت در بازی های گروهی تشویق کند.
۱۳) در میهمانی های خانوادگی کودک را تشویق کنید تا اشعاری را که حفظ کرده یا درس هایی که فراگرفته برای میهمانان بخواند.
۱۴) در نهایت اگر مساله حل نشد، به متخصص روان شناس بالینی کودک مراجعه کنید.
——————————————————————————————————-
گردآوری شده مجله اینترنتی دلگرم
مرجان امینی