ازدواج شیلا خداداد با جراح بینی اش .. !!


ازدواج شیلا خداداد با جراح بینی اش .. !!

شیلا خداداد متولد ۱۴ آبان ۱۳۵۹ در تهران و فارغ التحصیل رشته مهندسی شیمی است. او ابتدا بازی در فیلم اعتراض شیمیایی را آغاز کرد.
در
گفتگوی شیلا خداداد برای نسل تودای به شرح زیر است:
* چطور با هم آشنا شدید و چطور به این نتیجه رسیدید که می توانید با هم زندگی کنید؟
; رفتم مطب و گفتم: آقای دکتر بینی من خیلی زیباست. لطفا اصرار نکنید که این کار را بکنم!» دکتر هم اصرار داشت که باید جراحی بینی انجام دهید! خندد)
*خب تو رفتی پیش اون نه اون پیش تو؟! در
نه! برای عمل بینی پیش من آمدند! دکتر پیش من آمد و گفت: «نظرت در مورد بینی من چیست؟» (خنده) خیلی به جراحی بینی حساس است.
من واقعا نمی خواستم ظاهرم را تغییر دهم. سال ها دکتر رفتم اما از عمل راضی نبودم. اما در نهایت با تعاریفی که از دکتر شنیدم به سراغش رفتم و پذیرفتم که بینی ام را عمل کنم. گویا فرزین بینی من را عمل کرد و با این عمل با هم آشنا شدیم و ازدواج کردیم.
دکتر سرکارات: بعد از اینکه بینی او را عمل کردم و دیدم حالش خوب است به او گفتم با او ازدواج کنم! (خنده) به هر حال به خاطر این عمل به مطب من رفت و آمد داشت. در این دیدارها متوجه شدیم که نقطه مشترکی با هم داریم بنابراین برای آشنایی بیشتر با هم روابط اجتماعی خود را تشدید کردیم و پس از مدت کوتاهی تصمیم به ازدواج گرفتیم زیرا هیچکدام از ما به معاشرت و خوشگذرانی طولانی اعتقاد نداشتیم. منشأ فرهنگی و این ما را به زندگی مشترک تشویق کرد، بنابراین خیلی سریع با رضایت زیردستان و خانواده مان ازدواج کردیم.
* هر زوجی از شما خواستند که ازدواج کنید، اما آیا منتظر فرصت مناسب بودید یا تا حدودی این سرنوشت شماست؟
اصل ازدواج واقعا جواب داده هیچکدام از ما الزاماً و قطعاً از ما نخواسته ایم که فقط ازدواج کنیم. ، معتقدم روابط طولانی مدت برای ازدواج چندان مناسب نیست. شما باید زندگی خود را با توکل به خدا شروع کنید زمانی که کار درست اتفاق افتاد.
* زمانی که با هم آشنا شدید موقعیت اجتماعی شناخته شده ای داشتید، دکتر سرکارات از بازیگران شناخته شده ای در کارشان بود، چطور روی این موضوع به توافق رسیدید؟

بیشتر بخوانید  عکسی کمتر دیده شده از تولد 18 سالگی شهرام کایدی!

از وقتی ازدواج کردم کار نکردم فرزین از نظر تئوریک خود را به من تحمیل نکرد. در واقع من خودم نمی خواستم کار کنم. این یکی از شروط قرارداد ما نبود و حتی کوچکترین آن از نظر تئوریک توسط فرزین به من تحمیل شده بود، در سالهای اول زندگی ام، چون فکر می کنم بهتر است بیشتر به رابطه شخصی با خودم توجه کنم. همسر و پایه های زندگی مشترکمان را مستحکم کنیم ترجیح دادم کار نکنم تا بتوانم زندگی زناشویی ام را سامان دهم و از طرفی فرزین با من برخورد کرد اما هنرمندان روحیه حساس تری نسبت به دیگران دارند و مثل دکتر نیستند. اصلا!اون هنوز با روحیه و اخلاق من سر و کار داره زندگی ما زندگی دکتر و هنرپیشه نیست. ما دو نفر هستیم که می خواهیم با هم خوب و خوش زندگی کنیم.
* فضا و زمان کاری دکتر کمی سخت نیست؟ در
در هر صورت نمیتونم بگم سخت نیست فرزین ساعت 6.7 صبح از خونه بیرون میره چون تو دانشگاه هم درس میده و تو مطب و بیمارستان مشغوله و وقتی میاد خونه ساعت 10 شبه. دست کم گرفتن شوهرت کمی سخته ولی کار فرزین طوریه که باید همه این شرایط رو قبول کنی دکتره و با مالیات مردم سر و کار داره اینطوری کار میکنه من از همون اول این وضعیت رو میدونستم خانواده ام هم مفصل برام توضیح داد شرایط رو پذیرفتم و زنده شدم.
فرزین سرکارات: وقتی صحبت از ازدواج به میان می آید، باید بدانیم که همه چیز دقیقاً همان چیزی نیست که ما می خواهیم. لزوما همه چیز ایده آل نیست. از نکاتی که قابل قبول نیست بگذریم. اما با توجه به شرایط و نوع کار و نوع فضا در هر رابطه معایبی نیز وجود دارد، مهم این است که بتوانیم همان معایب را با نقاط قوت بسنجیم و بدانیم همیشه مزیت هایی وجود دارد.

بیشتر بخوانید  تاپ تون 24 آگوست

گردآوری: مجله اینترنتی دلگرم


دیدگاهتان را بنویسید