آزادی در خانواده
مردان و زنانی که نتوانند به راحتی نظرات خود را بگویند، از بیان ایدههایشان ترس داشته باشند و یا نتوانند علایق خود را دنبال کنند، چگونه میتوانند برای خود و جامعه فردی مفید باشند؟ شکوفایی استعدادها و تواناییهای بالقوه بدون آزادی میسر نخواهد بود. عدم اطلاع از چگونگی اعمال خواستهها مخصوصا بین والدین و فرزندان، مشکلات متعددی را در برهههای مختلف زندگی ایجاد میکند.
به طور ساده میتوان گفت آزادی درون خانواده شامل آزادیهایی است که منبع قدرت در خانواده (مادر یا پدر) برای فرزندان و دیگر اعضای خانواده خود قائل میشوند. این آزادیها شامل آزادی بیان و اظهار نظر دربارۀ مسائل مهم خانواده، بیان عقیده، انتخاب نوع پوشش، آزادی رفتار و انتخاب مسیر زندگی میشوند. در بسیاری از خانوادهها این آزادیها از فرزندان سلب شده و یا گاهی به اشتباه در دادن آنها، افراط میشود.
آزادی پدر در خانواده
آزادی مردان در خانواده از جمله مسائلی است که باید برای حفظ سلامت خانواده به آن پرداخته شود. از دیرباز قدرت خانه در دست مردان بوده و اگر مردی این قدرت را به همسرش واگذار میکرد، به عنوان فردی زن ذلیل هدف تمسخر دیگران قرار میگرفت. به مرور زمان دیدگاه افراد به زندگی تغییر کرده و برای آزادی مردان نیز چهارچوبهایی تعیین شده است. اما با وجود تمام این تغییرات، هنوز هم پدر و مرد در خانه به مانند ناخدای کشتی هستند.
آزادی مادر در خانواده
آزادی زن در خانواده از جمله موضوعات بسیار بحث برانگیزی است که در طی سالیان سال در جوامع مختلف باعث اختلافات و حتی گاه هرج و مرج شده است. بسیاری از زنان حتی از حقوق خود مطلع نبوده و در زندگیشان متحمل سختیهای زیادی میشوند.
با تغییراتی که جایگاه زنان در جامعه پیدا کرده، امروزه میتوانند راحتتر از حقوق خود دفاع کنند. بسیاری از زنان هنوز هم در خانوده مورد آزار و خشونت قرار گرفته و محدودیتهای زیادی را به جان میخرند. در خانوادههایی که زنان قدرت حرف زدن و تصمیم گیری ندارند، فرزندان نیز نمیتوانند به طور مناسب رشد کنند.
آزادی فرزندان در خانواده
جدای از حد و مرزهای زن و مرد، آزادی فرزندان در خانواده بیشتر مورد توجه والدین و خانوادهها است. اینکه فردی بتواند در جامعه به طور موثر در نقشهای مختلف عمل کند، مستقیما وابسته به خانواده و تربیتی است که از دوران کودکی در او شکل گرفته است. فرزندانی که محدودیتهای زیادی داشتهاند، در جامعه افرادی سرخورده، پرخاشگر، وابسته، بی هدف و بی انگیزه و… میشوند. بر عکس فرزندان خانوادههایی که بیش از حد آزاد بودهاند، دارای ویژگیهایی مثل نداشتن شفقت و همدلی، خودمحوری، خودشیفتگی و دیگر مشکلات و انحرافات در زندگی شخصیشان میشوند.
1. آزادی های پسران
دادن آزادیهای بیش از حد به پسران تبعات خطرناکتری را در پی دارد. چرا که پسران در آینده عنصر اصلی خانواده خود خواهند بود و باید برای پذیرش مسئولیت خانه و همسر خود آماده شوند. آزادیهای افراطی سبب عدم مسئولیت پذیری آنها نسبت به همسر و فرزندان در آینده میشود حتی در بسیاری موارد پسرانی که این گونه تربیت شدهاند به سمت روابط فرازناشویی و اعتیاد رو میآورند. چرا که از همان کودکی هیچ چهارچوب و الگوی تربیتی برای آنها مشخص نشده است. از طرف دیگر سلب آزادی پسران در خانواده باعث کاهش اعتماد به نفس آنها میشود و با محدودیت شدید نیز نمیتوانند برای شغل، رشته تحصیلی و انتخاب شریک زندگی تصمیمات قاطع بگیرند.
2. آزادی های دختران
دختران از آن جهت که حساسترند، نیاز به توجهی ویژه از سوی والدین دارند. دختران نیز در خانه باید به اندازه پسران از حقوقی برخوردار باشند. محدود کردن بیش از حد دختران و کنترل مداوم آنها باعث شکل گیری عقدهها و احساس کمبود در آنان میشود.
دخترانی که محدودیت زیادی داشتهاند، در بزرگسالی تبدیل به مادرانی بدون اعتماد به نفس میشوند و حتی ممکن است برای جبران عقدههای گذشته خود، آزادیهای بیش از حد در اختیار فرزندانشان قرار دهند. برخی خانوادهها نیز با نام روشن فکری هیچگونه آزادی را از دختر خود دریغ نمیکنند. آزادی دختر در خانواده نیز باید دارای چهارچوب بوده تا سلامت او در تمام زمینهها حفظ شود
نتیجه :
با توجه به آن چه گفته شد، آزادی برای هر کدام یک از اعضای خانواده لازم و ضروری است. افراط و تفریط در مقدار آن نه تنها به خانواده بلکه به جامعه نیز آسیب میزند. بنابراین پیشنهاد میشود که زوجین از همان اوایل ازدواج در مورد مسائل مختلف با یکدیگر تبادل نظر کرده و برای حفظ پایداری خانواده در زمانهای ناراحتی و تنش به مشاوره خانواده مراجعه نمایند.