به گزارش خبرنگار خبرگزاری موج، جعلی ای دروغ گویی و کتمان حقیقت یا آشکار نکردن حقیقت از جمله مواردی است که در بسیاری از احادیث و حتی بسیاری از ائمه از دروغگویی نهی شده است. آدم دروغگو آنها این صفت را مثال زدند و حتی آن را باور کردند دروغ می تواند تأثیراتی را روی فرد ایجاد کند. اما دروغ گناه کبیره بودن چه عواقبی دارد؟!
یک دروغ، یک ادعای نادرست
همانطور که در زندگی روزمره با آن مواجه می شویم، دروغ عبارتی نادرست است که گوینده عمداً آن را به عنوان حقیقت بیان می کند تا حقیقت را کتمان کند یا از گفتن حقیقت بترسد.
از منظری دیگر، دروغ معمولاً به منظور فریب دادن یا فریب یا حتی جلوگیری از موقعیتی است که برای دروغگو نامطلوب تلقی می شود و ممکن است باعث بی اعتمادی افراد به یکدیگر شود.
دروغ را نمی توان وابسته به موضوعی دانست که گفته می شود، اما می توان آن را وابسته به موضوعی دانست که شنونده می فهمد، به این معنا که حتی اگر گفته شده دروغ نباشد، اما به عمد یا به نحوی اگر باشد. بارزتر، باعث درک چیزی می شود که واقعیت ندارد و در نهایت دروغ است.
اما آیا دروغ گناه بزرگی است؟
همانطور که از کودکی به ما آموختهاند و در کتابهای درسی یا حتی در برخی داستانها خواندهایم، دروغ گفتن شامل حال ما میشود گناهان بزرگ شمارش شد
شهید ثانی نیز این را از گناهان کبیره می دانند که موجب انحراف انسان از عدالت (صالح) می شود و شیخ انصاری نیز گفته است که دروغ اگر مفسده باشد از گناهان کبیره است.
همچنین توجه داشته باشید که در برخی از روایات، دروغ گویی به خدا و پیامبر (ص) از بزرگترین گناهان شمرده شده است و برخی با استناد به این احادیث، بزرگی دروغ را مختص همین مورد می دانند و یا این که این احادیث دلالت بر آن دارند. شدت گناه او در این موارد.
حکم شرعی به دروغ
بر اساس روایات موجود، عقل سالم و پاک، دروغ را زشت می داند و دروغگو را مجازات و عقوبت می کند، از سوی دیگر، در دین مبین اسلام، دروغ به دلیل مخالفت با فطرت انسان و فریب دادن دیگران، گناه محسوب می شود. گناهان سخت تر و شنیع تر است، زیرا پیامبر گرامی اسلام با عنوان اکبر کبیر دروغ را مساوی شرک توصیف کرده است.
نگاهی به علل و انگیزه های دروغ گویی
دلایل و انگیزه های گوناگونی برای دروغ گویی ذکر شده است، بر این اساس که دروغ ریشه در پستی روح دارد و از دیگر دلایل، مواردی مانند ضعف ایمان و وسوسه های شیطان، حرص و طمع و حسادت و نیز کسب ثروت و موقعیت از جمله انگیزه های دروغ گویی است.
اعمال دروغ
دروغگویی نیز مانند سایر بیماری های روحی و روانی با یک مشکل کوچک و ساده شروع می شود و در صورت عدم درمان در زمان مناسب به یک بیماری روانی تبدیل می شود.
در واقع دروغ عامل اصلی سایر مفاسد است، پس می توان گفت کلید ورود به سایر مفاسد است.
برخی از عوارض و پیامدهای دروغگویی عبارتند از:
بی اعتبار کردن دروغگوها
همانطور که ممکن است در زندگی خود با آن برخورد کرده باشید، زندگی در جامعه مبتنی بر نوعی اعتماد نسبی متقابل است، بنابراین دروغ این اعتماد را از بین می برد و در نهایت باعث ایجاد اختلال در روابط بین افراد و ایجاد بدبینی در بین آنها می شود. از طرفی افشای دروغ های فرد آسیب دیده باعث از بین رفتن آبرو و ارزش و اعتبار وی می شود.
زوج حضرت علی علیه السلام در این رابطه فرمود که شایسته است مسلمانان از دوستی و برادری با دروغگویان پرهیز کنند; چون آنقدر دروغ می گوید که حتی حقیقتش را هم باور نمی کنند.
از دست دادن ایمان
افرادی که سخنان دروغگویان را باور می کنند و آن را می پذیرند به بیراهه کشیده می شوند و این امر در نهایت منجر به از بین رفتن ایمان و عقیده مردم در مسائل فکری و دینی می شود و دروغگویان برای رسیدن به اهداف و خواسته های خود دروغ می گویند. کار می کند و این شرک پنهان است و ضعف ایمان دروغگو را در تأثیر خدای متعال در اشیا نشان می دهد.
حتی در این زمینه امام محمد باقر (علیه السلام) فرمودند که دروغ خانه ایمان را ویران می کند.
بی حرمتی
یکی دیگر از آسیب های اجتماعی دروغ، خجالت است، در واقع اگر افراد دروغ های زیادی از فردی بشنوند و نادرستی آنها کشف شود، دروغگو شرمنده و در نهایت رسوا می شود.
رسوایی دروغگو کشف دروغ اوست و شرم دروغگو بی حیایی و شرمندگی اوست و با توجه به اینکه بسیاری از افراد باهوش و عاقل همیشه دنبال عزت و شرف هستند و یا حتی ثروتمندان دارایی خود را برای خرید آبرو و شرف خرج می کنند. . قدرتمندان از قدرت خود برای رسیدن به این موقعیت استفاده می کنند و حتی دانشمندان نیز از دانش خود برای تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی استفاده می کنند.
در همه این امور محبوب ترین چیز برای روشنفکران عزت و کرامت است و این آخرین هدف آنان خواهد بود; چون همه دارایی خود را فدای آن می کنند اما دروغگو با دست خود این وضعیت را از بین می برد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز در این باره می فرماید که; محترم ترین مردم کسانی هستند که دروغ می گویند.
بدبینی مردم
در ادامه مضمون فوق و بی حرمتی به دروغگو نیز می توان گفت که دروغگو مورد سوء ظن و بدبینی مردم قرار می گیرد و گاه کارش بیشتر می شود و به خاطر دروغ منفور می شود.
فقر
بر اساس روایات موجود، راستی و درستی مال را افزایش می دهد; زیرا حامل آن اعتبار ایجاد می کند و بالعکس دروغ گویی سرمایه را در رکود نگه می دارد، زیرا نه تنها از ایجاد اعتبار جلوگیری می کند، بلکه اعتبار موجود را نیز می گیرد و هیچ کس به قولی با او معامله نمی کند، زیرا اعتباری ندارد و با توجه به آن، به قول دروغگو اعتماد نمی شود. چون این مخالف است که او را باور کنم.
امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرماید: عادت به دروغ فقر می آورد.
فراموشی
شاید این ضرب المثل را شنیده باشید که دروغگو فراموشکار می شود و با این کار می توان گفت فراموشی یکی از بیماری های روانی است که دروغگو به آن مبتلا می شود. امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرماید: یکی از چیزهایی که خداوند دروغگویان را در آن یاری داد، فراموشی است.
پرده در و بی شرمی
اگر کشف دروغ روح دروغگو را متزلزل نکند و او همچنان به دروغگویی ادامه دهد، افشاگری های پی در پی شرم را از او می گیرد و او را به دروغگوی حرفه ای تبدیل می کند و دیگر نمی ترسد که گناهش کشف شود و بگوید. که خودش.: همه مردها مرا می شناسند. چه فایده ای از کتمان دارد و نه ترسی از ارتکاب گناه است و نه از کشف آن.